-
پایان کارشناسی...
شنبه 13 تیرماه سال 1394 12:27
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست؟ پ.ن: لیسانس هم تموم شد... من ماندم و راه های روبرو...
-
282
چهارشنبه 25 تیرماه سال 1393 15:45
منتظرم ... شبیه یک آهنگ قدیمی در آرشیو رادیو . . . زنگ بزن ... بگو می خواهی مرا بشنوی ... "آزاد نوروزی" از اینجا
-
بی مقدمه..
شنبه 17 خردادماه سال 1393 00:00
گاهی تو می مانی و خودت و لحظه هایی که میگذرند لحظه هایی که دعا میکنی زودتر بگذرند و به طعم گس این گذر دل میبندی میدانی طلوعی نیست و چشم امیدت بارانیست... الیا
-
281
پنجشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1393 11:07
شب ... ماه ... دریا و ماهیگیری تنها؛ بیتور و بیقلاب! آغوشت را باز کن دریا خودت را میخواهم اینبار... رضا کاظمی از اینجا
-
280
یکشنبه 17 فروردینماه سال 1393 17:04
این ابرها را من در قاب پنجره نگذاشته ام که بردارم... اگر آفتاب نمی تابد تقصیر ِ من نیست... با این همه شرمنده ی توأم؛ خانه ام در مرز ِ خواب و بیداری ست زیر ِ پلک ِ کابوس ها مرا ببخش اگر دوستت دارم و کاری از دستم بر نمی آید... رسول یونان
-
بهار..
سهشنبه 5 فروردینماه سال 1393 14:28
یار، هی یار، یار! اینجا اگرچه گاه گل به زمستان خسته، خار میشود؛ اینجا اگر چه روز گاه چون شب تار میشود؛ اما بهار میشود! من دیده ام که میگویم . . . سید علی صالحی
-
278
سهشنبه 29 بهمنماه سال 1392 20:24
تو مثل منی برف راه میروی و آب میشوی. با علمی لدّنی پنبه بر جراحت سال میگذاری میبینم اسفند را عصازنان به سوی بهار میرود. تو مثل منی برف آتش را روشن میکنی تا در هرمش بمیری یاسهای تابستانی ادای تو را در میآورند پروانهها که تو را ندیدند عاشق او میشوند نکند سرنوشت مرا جائی دیدهئی برف. ببین زمین به چه روزی درآمد...
-
277
سهشنبه 29 بهمنماه سال 1392 20:15
فــرصــت زیــر یــک سقــف مــانــدن، از دســت رفــت! یــا چتــر بــاز نشــد؛ یــا بــاران بنــد آمــد . . . ساره دستاران
-
گفتی غریبی نمی کنی و..دگر نیامدی
چهارشنبه 18 دیماه سال 1392 00:08
گفتی می آیی و یاد اخبار هواشناسی افتادم که لذت باران های بی هنگام را می برد گفتی می آیی و یاد تمام روزهایی افتادم که بیهوده چتر برداشته بودم! "لیلا کردبچه" پ.ن:گاهی ادما دلتنگ میشن خب! شایدم بعضی مث من بیشتر! گاهی دلم لک میزنه برا لحظه هایی! شاید پرٍ بچگی پرٍ شیطنت پرٍ سادگی پرٍ گریه! پرگذشته..! یهو دلت هوای...
-
276
جمعه 26 مهرماه سال 1392 23:24
دلتنگی شوخی سرش نمی شود دلتنگی موریانه است و من هنوز آدم نشده ام من هنوز چوبی ام! مهدیه لطیفی
-
275
یکشنبه 21 مهرماه سال 1392 22:01
من از تبار تیشهام ، با من غمی هست در ریشهام احساس درد مبهمی هست بـر گیسوانـم بـوسـه زد روزی خداوند در سرنوشتم راه پر پیچ و خمی هست وقتی مرا با خاک یکسان خواست، یعنی در نقشــهی جغرافیــای من بمی هست سهــم من از شادی شبیه آفتـاب است او هم نمیداند که حتی شبنمی هست! جز زخم، این دنیا نخوردم تلخ و شیرین آیا در آن...
-
274
یکشنبه 21 مهرماه سال 1392 21:48
حسّ و حال همه ی ثانیـه ها ریخت به هم شوق یک رابطه با حاشیه ها ریخت به هم گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید آمدیّ و همـه ی فرضیه ها ریخت به هم! روح غمگینِ تـــو در کالبدم جا خوش کرد سرفه کردی و نظام ریه ها ریخت به هم در کنـــار تــــو قدم مــــی زدم و دور و بـــرم چشم ها پُر خون شد، قرنیه ها ریخت به هم روضه خوان خواست...
-
273
یکشنبه 21 مهرماه سال 1392 21:28
بسیار براى تو نوشتم غم خود را بسیار مرا نامه، ولى نامه برى نیست... ناصر حامدی
-
272
یکشنبه 21 مهرماه سال 1392 21:26
دلم گرفته درست مثل لکلکی که بالهایش را برای کوچ امتحان میکند «گروس عبدالملکیان»
-
271
یکشنبه 21 مهرماه سال 1392 21:23
پیاده آمده ام بی چارپا و چراغ بی آب و آینه بی نان و نوازشی حتی تنها کوله ای کهنه و کتابی کال و دلی که سوختن شمع نمی داند کوله بارم پر از گریه های فروغ است پر از دشتهای بی آهو پر از صدای سرایدار همسایه که سرفه های سرخ سل از گلوگاه هر ثانیه اش بالا می روند پر از نگاه کودکانی که شمردن تمام ستارگان ناتمام آسمان هم آنها را...
-
270
جمعه 19 مهرماه سال 1392 19:17
این روزهــا کـــــه آینه هم فکــر ظاهر است هرکس که گفته است خدا نیست کافر است با دیدن قیافه این مردمان ِ خوب باید قبول کرد که گندم مقصّر است آن سایه ای که پشت سرت راه می رود گرگی مخوف در کت و شلوار عابر است کمتر در این زمانه بـــه دل اعتماد کن وقتی گرسنه مانده به هر کار حاضر است شاعر فقط برای خودش حرف می زند در گوشه...
-
269
جمعه 19 مهرماه سال 1392 19:14
امشب تمام حوصله ام را در یک کلام کوچک در «تو» خلاصه کردم: ای کاش می شد یک بار تنها همین یک بار تکرار می شدی! تکرار... از قیصر امین پور
-
268
یکشنبه 20 مردادماه سال 1392 15:27
گفتی که رفته رفته چو عمر آیمت به سر عمرم ز دیر آمدنت، رفته رفته ر ف ت... محتشم کاشانی
-
267
چهارشنبه 16 مردادماه سال 1392 19:43
کاش خوب نگاهش می کردم چشم هایش را به یاد ندارم و رنگ صدایش را کاش خوب گوش می کردم. من از تمام او دست کوچکش را به خاطر می آورم آن پرنده سفید را که بی تاب رفتن بود دستم را که باز کردم برای همیشه پرید… رسول یونان
-
266
چهارشنبه 16 مردادماه سال 1392 19:37
بگذار ندانند که رگبارِ گریههای من، از کجای آسمان آب میخورد! ولی میخواهم تو بدانی! گُلم! میخواهم تو بدانی! پدر بزرگم همیشه میگفت وقتی شبانه به کابوسِ بی نورِ کوچه میروی، برای فرار از زوایای ترس آوازی را زمزمه کن! من همه برای پُر کردنِ این خلوتِ خالی ترانه میخوانم! برای تاراندنِ ترس! به خدا از این کوچههای بی...
-
265
پنجشنبه 3 مردادماه سال 1392 01:00
ایـــن روزهـــآ احســـآس می کنــــــم وقتـــی مـــی نویســـم خدآ چشمهـــآیش رآ مـــی گیـــرد... وقتـــی مـــی خـــــوآنــــم گوشهـــآیش رآ... صـــادقـــآنـــه بگــــویــــم،فکــــر مـــی کنـــم خــــدآ هــــم از ســـادگـــی مـــن و حـــرفهـــآی تکـــرآری ام خستـــه شــــده استـــ !!! پ.ن: هنوز هستی خدا؟ یا گمم کردی؟...
-
264
پنجشنبه 3 مردادماه سال 1392 00:04
گــردو از گــردی، گــردو شــد! لابــد ابــرو هــم از ابــری، ابــرو! بیهــوده نیســت کــه همیشــه خیســی، چشــم مــن . . . جواد نوروزی م
-
263
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1392 23:57
جــدی چــه مفهــوم عظیمــی، پشــت ایــن جملــه، پنهــان اســت! آیــا میــان آن همــه اتفــاق، مــن از ســر اتفــاق، زنــده ام هنــوز؟! سید علی صالحی م
-
262
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1392 23:54
حکــایــت مــا، حکــایــت آن گنــدمــزاری ســت کــه ســر بــر شــانــه آسیــابــان گــذاشــت؛ بــرای گفتــن دردهــایــش . . . احسان افشار م
-
261
دوشنبه 31 تیرماه سال 1392 16:31
آخرین بار که من از تهِ دل خندیدم علتش پول نبود… انعکاسِ جُوک هر روز نبود… علتش، چهرهیِ ژولیدهیِ یک دلقک، یا زمین خوردن یک کور نبود … من بهِ «من » خندیدم! که چو یک دلقکِ گیج نقش یک خنده به صورت دارم و دلم میـــــگرید...
-
260
چهارشنبه 19 تیرماه سال 1392 13:25
هجومِ ِ درد، پیچیده ست هستی تا عدم تو هم گر گوش داری ناله ای خواهی شنید بیدل
-
259
جمعه 10 خردادماه سال 1392 18:15
سرزد به دل دوباره غم کودکانه ای آهسته می تراود از این غم ترانه ای باران شبیه کودکی ام پشت شیشه هاست دارم هوای گریه خدایا بهانه ای! قیصر امین پور
-
258
جمعه 10 خردادماه سال 1392 18:08
کبریتـهای سـوخته هـمـ ، روزی درختـ های شـادابی بـوده اند! مثل مـا ، که روزگـاری می خنـدیدیـمـ قبـل از اینـکه عـشق روشنـمان کنـد
-
257
جمعه 27 اردیبهشتماه سال 1392 21:30
شعر را دوست دارم که میتواند زمان را نگه دارد و تو را کنار من بیآنکه پیرت کنم و سنگینی کنم بر شانهات گاهی به من فکر کن مثل دستی ناشناس در بریده ای از عکسی قدیمی پ.ن: ...که میتواند زمان را نگه دارد و تو را کنار من..
-
256
شنبه 21 اردیبهشتماه سال 1392 12:17
اگــر خــود را از قلــه جهــان، پــرت کنــم تــا از افیــون عشــق تــو، رهــایــی یــابــم؛ بــاز هــم مــردم مــرا، افتــاده بــر دســت هــای تــو، خــواهنــد دیــد . . . سعاد الصباح پ.ن: تنها سکوت..