پری رویاها

پری رویاها

رنگ میزنم هوا را به رنگ نفسهایت..زندگی جاریست تا که هستی
پری رویاها

پری رویاها

رنگ میزنم هوا را به رنگ نفسهایت..زندگی جاریست تا که هستی

45

مرغ عشق 

فخر نفروش 

معشوق تو هم 

به لطف قفس است که وفا دار مانده...

(44)اینم از امروز...

امروز هم گذشت 

نه به آن تلخی که انتظارش را می کشیدم 

شیرین بود

اما نه به شیرینی آن لبخند

(43)امروز...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

42

گلوی آدم را


باید گاهی بتراشند
تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود.دلتنگی هایی که جایشان نه در دل
که در گلوی آدم است
دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند. . .

41

آدمهای ساده را دوست دارم 

همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند

 همان ها که برای همه لبخند دارند.  

همان ها که همیشه هستند، برای همه هستند

آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد؛  

عمرشان کوتاهاستبسکه هر کسی از راه می رسد یا ازشان سوءاستفاده می کند یا زمینشان میزند یا درس ساده نبودن بهشان می دهد

 آدم های ساده را دوست دارم . بوی ناب “آدم” می دهند

.

40

نه تو می مانی و نه اندوه 

و نه هیچیک از مردم این آبادی... 

به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند... 

لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز

39

معلم زبان می گوید

:همه ی فعل های خواستن با to می آیند ..من .. بی تو ... هیچ فعلی را نمی خواهم

38

من دلم می خواهد ساعتی غرق درونم باشم!!  

عاری از عاطفه ها...  

تهی از موج و سراب... 

 ... دورتر از رفقا...  

خالی از هرچه فراق!!  

من نه عاشق هستم ؛ و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من...  

من دلم تنگ خودم گشته و بس

...!

37

ﭘﺴﺮ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﺵ ﺍﺳﺖ ، ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ

...


ﭘﺪﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﭘﺴﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﺍﺵ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ 

ﺩﺭ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﻋﺮﻕ ﺷﺮﻡ ... ﺑﺮ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﭘﺪﺭ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﺪ
ﭘﺴﺮﮎ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ
ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ﺑﻄﺮﯼ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ
...
ﮐﻤﯽ ﺁﺏ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ
ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ، " ﭼﻘﺪﺭ ﺗﺸﻨﻪ ﺑﻮﺩﻡ

36

به شانه ام میزنی که تنهایی ام راتکانده باشی 

به چه دل خوش کرده ای؟

تکاندن برف از شانه آدم برفی؟