این روزها...بیشتر از قبل ،حال همه را می پُرسم...سنگ صبور غم هایشان می شوم...اشک های ماسیده روی گونه هایشان را پاک می کنماما...یک نفر پیدا نمی شودکه دست زیر چانه ام بگذارد...سرم را بالا بیاورد و بگوید:حالا تـــــــو برایم بگو...!!!
این روزها...بیشتر از قبل ،حال همه را می پُرسم...
سنگ صبور غم هایشان می شوم...
اشک های ماسیده روی گونه هایشان را پاک می کنم
اما...یک نفر پیدا نمی شود
که دست زیر چانه ام بگذارد...
سرم را بالا بیاورد و بگوید:
حالا تـــــــو برایم بگو...!!!