پری رویاها

پری رویاها

رنگ میزنم هوا را به رنگ نفسهایت..زندگی جاریست تا که هستی
پری رویاها

پری رویاها

رنگ میزنم هوا را به رنگ نفسهایت..زندگی جاریست تا که هستی

224

برگ پاییزم

بى نشان

گم در سطور تلخِ تاریخ

چندان فـرقى نمی‏کنـد

من؛ فردا زمین را بوسه خواهم زد... 

و استخوان‏هایم

ملودى می‏شود زیرِ پاى عابران!‏  

 


بیژن طاهری اذرک


223

حالا که پاییزهایم بی باران!

 آرزویم؛

خیس شدن

زیر آشفتگی های زلف تو ست...‏



محسن شرو



222[خسته ام خدا...]

من؛

چونان اناری خشک شده؛ بر درخت! 

بهار؛ شکوفه کردم، 

پاییز؛ به بار نشستم، 

زمستان رسید؛ و همچنان بر سر شاخه...

نه از پس رسیدنم، افتادم..

نه دستی به چیندم تا این بالا رسید..

و نه حتی گنجشککی به این میانه راه یافت.. 

میدانم؛

زمستان هم میگذرد و می پوسم؛ 

به همین سادگی...


از اینجا




221

آن‌قدر نیامدی

که از چهره‌ام بهار

برگ به برگ ریخت

پاییز شدم .

دیگر نیا

آشفته می‌شود خواب‌های رنگی‌ام ...



رضا کاظمی


220

مادرم

مثل بهار

گوشه ی پارچه گل می‏دوزد

نخ گلدوزی او کوتاه است

مادرم می‏ترسد

غنچه ها وا نشوند...



عمران صلاحی



پ.ن:

غنچه های دلم

بسته به نخیست

بی نهایت کوتاه...



219

نهال بودم و در حسرت بهار! ولی

درخت میشوم و شوق برگ و بارم نیست...



فاضل نظری



پ.ن:

درختی در آرزوی پاییز

یا تبر؟؟؟

218

قراری نیست

برای بی قراری من

تو پشت هیــچ پنجره ای نیستی

راستی کجایی؟




217

وقتی که خانه نیستم

کلید را دم پله اول

زیر همان گلدان سفال همیشگی گذاشته ام

رویایت اگر آمد

پشت در نمی ماند


سیروس جمالی



پ.ن:

تو که همیشه می آیی

مگر نه؟؟؟


216

دلم شاخه ‌ای

که می‌خواهد با پرنده پرواز کند

دلم شاخه‌ ای

که در وداع ِ پرنده، تکان می‌خورد...



علیرضا روشن



پ.ن:
دلم با وداع هر پرنده ای
هرچند نا آشنا
چه سخت تکان میخورد
و اشک...

215

دلم برای کسی تنگ است 

که آفتاب صداقت را 

به میهمانی گلهای باغ می آورد 

دلم برای کسی تنگ است 

که چشمهای قشنگش را 

به عمق آبی دریای واژگون می دوخت 

دلم برای کسی تنگ است 

که همچو کودک معصومی

دلش برای دلم می سوخت 

و مهربانی را نثار من می کرد 

دلم برای کسی تنگ است 

که بود با من و 

پیوسته نیز بی من بود 

و کار من ز فراقش فغان و شیون بود 

کسی که بی من ماند 

کسی که با من نیست 

کسی .... دگر کافی ست




حمید مصدق